دیکشنری
داستان آبیدیک
watch ful
wɑt͡ʃ fʊl
فارسی
1
عمومی
::
مراقب، مواظب
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
WASTES
WASTEWATER
WASTEWATER COLLECTION SYSTEMS
WASTEWATER DISPERSION AREA
WASTEWATER FEED CONCENTRATION
WASTEWATER TREATMENT FACILITIES
WASTREL
WASTRY
WATCH
WATCH BAND MATERIAL
WATCH CASE
WATCH DOG
WATCH FACE
WATCH FIRE
WATCH FOR
WATCH FUL
WATCH GLSS
WATCH GUARD
WATCH IT
WATCH KEY
WATCH LIKE A HAWK
WATCH LIST
WATCH LUG SIZE
WATCH MAKER
WATCH MY DUST
WATCH MY LIPS
WATCH ONE'S STEP
WATCH OUT
WATCH OUT FOR
WATCH OVER
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید